نازنین زهرا عزيز مننازنین زهرا عزيز من، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

چراغ زندگیمون

سر مامانم خيلي شلوغه

سلام به همه ني ني ها اين چند وقت خيلي اتفاق افتاده و نرسيدم بيام خاطراتمون با نازنين زهرا رو به ثبت برسونم از ماجراهاي سفر شمال و مشهد گرفته  تا تولد يک سالگي و دوتا دوتا تولد گرفتن و تبديل شدن نازنين زهرا از يک موجود 4پا به 2پا و اسباب کشي به خونه جديد تا بي قراري هاي من واسه خونه  قبلي در رفته .خلاصه خونه جديد هنوز خط تلفن نداريم اينترنت هم ندارم اگّه شد که وايمکس ميگيرم .فعلا با نت موبايل ميام و چند  خطي مينويسم تا خاطرات نازي جا نمونه فعلا تا بعد .....
7 مهر 1392

i am sory

دختر گلم سلام عشق مامان شرمنده که دير به دير آپ ميکنم وبلاگ قشنگت و عزيزم. نازنينم ماماني فدات درگير اسباب کشي و تميز کردن خونه نو هستيم خيلي درگيرم روز دخترت هم که گذشت با يک هفته تاخير مبارک .نفس مامان چند روز بيشتر به تولدت نمونده و من شرمنده اون چشات که امسال و نميتونم برات تولد بگيرم ايشالله سال ديگه جبران ميکنم برات گل زندگيم.
23 شهريور 1392